به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، به نقل از دانشگاه تهران، سید محمد مقیمی، رئیس دانشگاه تهران در دیدار با دکتر احمد کامیابی مسک استاد بازنشسته دانشگاه تهران که حدود ۱۴ سال از بازنشستگی او میگذرد، از این استاد سرشناس و پیشکسوت خواست که با حضور در جمع دانشجویان و با درمیان گذاشتن تجربههای خود با جوانان، همچنان به عنوان یک الگوی در دسترس علاقمندان این حوزه، الهامبخش باشد.
مقیمی افزود: برنامه ما این است که دانشکدگان هنرهای زیبا را با استفاده از تجربیات و رهنمودهای اساتید باسابقه آن، به اوج برسانیم. در همه رشتهها و بخصوص رشتههای هنری نباید فقط به ارائه یک سری سرفصل دروس توسط استاد اکتفا شود بلکه استاد باید چنان وقت بگذارد که از جهتهای مختلف برای دانشجو الگو شود. مشکلی که هم اکنون در برخی رشتههای دانشکدگان هنرهای زیبا با آن مواجه هستیم کمبود استاد است، بخصوص در زمینه هنرهای نمایشی که بیشتر مدرسان به صورت حقالتدریسی بکار گرفته میشوند.
رئیس دانشگاه تهران با تاکید بر جایگاه ویژه هنر و هنرمند در ارتقای فرهنگی جامعه، اذعان داشت: اگر میخواهیم ارزشهای ملی، انقلاب اسلامی و فرهنگ بومی را معرفی و در جهت تقویت آن اقدام کنیم، یکی از اثرگذارترین روشها، زبان هنر است؛ لذا بایستی بیشتر به مباحث هنری بپردازیم و در این خصوص با هنرمندان به گفتگو بنشینیم و در خلال یک سلسله گفتگوی مستمر بتوانیم ظرفیت هنر و هنرمندان را برای رفع چالشهای فرهنگی و اجتماعی کشور به میدان بیاوریم. در همین راستا تجربه دانشگاه تهران در برگزاری خانه گفتگو با حضور جمعی از اهالی فرهنگ و ادب که بحثهای صریحی در این نشست مطرح شد، نشانگر اثربخشی گفتمان علمی در این حوزه است.
استاد دانشکدگان مدیریت دانشگاه تهران با تاکید بر تکرار نشست خانه گفتگو با اهالی فرهنگ و هنر در دانشگاه تهران، از راهاندازی شبکه تلویزیون اینترنتی دانشگاه تهران به عنوان گام دیگر برای بسترسازی جهت شکلگیری فضای گفتگو با طیفهای فکری مختلف و تخصصها و دیدگاههای مفید برای رشد و توسعه ایران اسلامی نام برد و از استاد احمد کامیابی خواست تا در زمینه معرفی آثار و دیدگاهها و همچنین اجتماعی نمودن علم، با تلویزیون اینترنتی دانشگاه همکاری داشته باشد.
«احمد کامیابی مسک» نیز در این دیدار با استقبال از ایده «گفتگو با ذینفعان» به عنوان یک راهبرد کمهزینه و پر فایده برای واکاوی مسائل جامعه، نسبت به برخی کاستیها ابراز نگرانی کرد. او نسبت به آنچه که تحت عنوان «رواج نوعی بیاعتنایی در نسل جدید نسبت به گذشته و مفاخر ایرانی» مطرح میکرد، هشدار داد. او از رئیس دانشگاه خواست تا فکری به حال این موضوع شود. استاد کامیابی معتقد است: «علاوه بر ضعفهایی که در داخل داریم، استعمارگران خارجی هم خیلی به این وضعیت کمک میکنند. باید برای عبور از این وضعیت راهی پیدا کنیم. چاپ کتابهای مفید و قرار دادن کتابها در اختیار دانشجویان میتواند خیلی مفید باشد.»
استاد احمد کامیابی از اولین اساتیدی است که در جریان سلسله دیدارهای رئیس دانشگاه تهران با اساتید پیشکسوت، جمعی از شاگردان جوان خود را نیز دعوت کرده است تا در زمان حضور رئیس دانشگاه تهران در منزل استاد، آنها هم در این دیدار حضور داشته باشند. اهل خانه استاد کامیابی ظاهراً همگی در خارج از کشور به سر میبرند و نوه دختری او نیز پاییز به دنیا میآید. دکتر مقیمی از استاد کامیابی میخواهد که در مهر ماه همزمان با آغاز سال تحصیلی جدید به جمع دانشجویان هنرهای زیبا بیاید و گفتگوی استاد و شاگردی از جنس هنری رقم بزند.
معرفی مجموعه کتابها و نشانهایی که استاد کامیابی طی چند دهه تحقیق و تدریس دریافت نموده است، از جمله نشان عالی «شوالیه پالمهای آکادمیک» که از سوی دولت فرانسه دریافت کرده است، بخش دیگر دیدار رئیس دانشگاه تهران با استاد پیشکسوت دانشکدگان هنرهای زیبا را تشکیل میداد؛ اما در منزل استاد، هیچ نشانی پررنگتر از مجسمههای کرگدنهای ریز و درشت و قد و نیم قدی نبود که در روی زمین و در دکور و روی دیوار و جای جای این خانه نصب شده و خودنمایی میکند.
اهالی هنر ماجرای این کرگدنها را میدانند، اما شاید ندانند و یا باور نکنند که این همه کرگدن در منزل شوالیه بیرجندی نمایش ایران باشد. اما چکیده ماجرای کرگدن در زندگی استاد از این قرار است:
«احمد کامیابی در سالهای تحصیل در دانشگاه مون پلیه با دپارتمانهای زبان و ادبیات اسپانیایی و فرانسه همکاری کرد و چند نمایشنامه به زبان اسپانیایی در دانشگاه به صحنه برد. بلافاصله پس از انجام رساله فوقلیسانس، برای دکترا ثبتنام کرد و موضوع رسالهاش با کارهای پیشین بیارتباط بود: "کرگدنهای اوژن یونسکو". کامیابی بیش از سه سال روی این رساله کار کرد. در سال ۱۳۵۶ قبل از اینکه به ایران برگردد بلافاصله برای دکترای دولتی که بالاترین مدرک دانشگاهی جهان است نامنویسی کرد؛ و موضوع این رساله «مسئله انتظار و چگونگی اجرای آن در نمایشنامههای یونسکو و بکت در سراسر جهان و ارتباط فرهنگی بین شرق و غرب» بود. این رساله را با گرفتاریهایی که برایش پیشآمد دیرتر از موعد تعیینشده به اتمام رساند؛ ولی رسالهای است که مورد تأیید ساموئل بکت و اوژن یونسکو در زمان حیاتشان و بیشتر دانشگاهیان و منتقدین تئاتر در سراسر جهان قرار گرفت. در زمانی که در دانشگاه مشهد بود استادش علی شریعتی در کلاس شعری از بودا خوانده بود که نامش «کرگدن» بود. این شعر سبب شد که به طرف اوژن یونسکو رفت. هدفش این بود که ثابت کند اوژن یونسکو در انتخاب کرگدن همچون نماد و سمبل نازیها اشتباه کرده است. یونسکو در مقدمهای که بر رساله وی نوشت و در دفترهای رونو بارو چاپ کرد به درستی این مسئله اعتراف کرد. کامیابی برای فهم نمایشنامههای یونسکو به کشورهای مختلف از جمله وطن نخست یونسکو رومانی و اغلب کشورهای اروپایی و آمریکا سفر کرد. اولاً او میخواست فرهنگ جامعهای را که یونسکو در آن تربیت شده و تحصیل کرده بود بشناسد و سپس ببیند در کشورهای مختلف جهان با رژیمهای مختلف سیاسی و فرهنگهای گوناگون چگونه از آثار اوژن یونسکو و بخصوص کرگدنها استقبال کردهاند. وقتی این رساله را به پایان رساند برای تشکر از همه کسانی که به او کمک کرده بودند یک نسخه از رساله را فرستاد. یونسکو ده روز پس از دریافت رساله، مفصّلترین مقدمهای را که تا پایان عمرش نوشته بود بر آن نگاشت و برایش فرستاد و ژان لویی بارو کارگردان مشهور فرانسوی (قرن ۲۰) رساله، دوباره کرگدنها را روی صحنه برد، با برداشتی که احمد کامیابی از این نمایشنامه کرده بود، و یک شماره از دفترش را به آن اختصاص داد.